محل تبلیغات شما

گذری بر زندگی نامه امیرکبیر

 

تاریخ پر فراز و نشیب جامعه‌ی ایران در طول سالیان دراز حیات خود، حکومت های مختلف و گوناگونی را به خود دیده است. حکومت هایی که در مواردی موجب ننگ امروز مردم به شمار آمده و از مطالعه‌ی تاریخ آن حکومت ها چیزی جز اندوه و حسرت عاید خواننده نمی شود. با وجود این، در همان دوران نیز شخصیت های مهمی به چشم می آیند که موجب افتخار و مباهات جامعه‌ی ایرانی شده اند. میرزا محمدتقی خان  امیرکبیر یکی از شخصیت هایی است که در دوران سیاه حکومت قاجاریه به ویژه دوران سلطنت ناصر الدین شاه قاجار هم چون آفتابی تابناک تابیده و موجب پیشبرد فرهنگی و مذهبی جامعه‌ی ایرانی شده است.

 

 

 

 گذری بر زندگی نامه امیرکبیر

نام اصلی امیرکبیرمحمدتقی» و زادگاهش قریههزاوه» واقع در دو فرسخی شمال غربی شهرستان اراک است. هزاوه» از محله های فراهان عراق[1] محسوب می شود، فراهان زادگاه خانواده بزرگ قائم مقام ها است.[2] تاریخ ولادت او در دسترس مورخین نمی باشد و تنها با استناد به شواهد و قرائن می شود حدس زد که او احتمالا حدود سال 1222ه.ق/07 م متولد شده است.[3] پدرش کربلائی محمدقربان نام داشت و فرزند طهماسب بیک بود، وی به عنوان آشپز در دربار قائم مقام اول[4](مرحوم میرزا عیسی معروف به میرزا بزرگ) مشغول بود و پس از فوت میرزا بزرگ، ‌به عنوان ناظر آشپزخانه در دربار قائم مقام دوم(پسر قائم مقام اول، ‌میرزا ابوالقاسم قائم مقام) ادامه کار داده و بسیار مورد لطف وی بوده است. مادرشفاطمه» یافاطمه سلطان» نام داشت، ‌وی دختر استاد شاه محمد بنا اهل فراهان بوده است.[5]

سمت های محمد قربان در خاندان قائم مقام و سنت کهن نظام اجتماعی ایران موجب شد تا میرزا تقی هم با اطفال خانواده قائم مقام محشور باشد، توضیح آن که طبقه خواص و اعیان و توانگران در سرپرستی گماشتگان و وابستگان خود نوعی تعهد داشتند و خانه زادان را به چشم فرزندی می نگریستند و اگر آن ها را دارای هوش و زیرکی بالا می یافتند، آن ها را درکنار فرزندان خود پیش معلم سرخانه به درس خواندن می گماشتند، از این رو فرزند محمدقربان ـ یعنی میرزا تقی ـ نیز با آن خاندان محشور بود.[6] این وضع خاص برای تربیت یک فرد لایق و صاحب جنبه های مختلف خیلی مؤثر بود، زیرا او هم از یک خاندان فقیر و طبقه پائین و محروم جامعه بود و هم با خاندانی عالی و مرکزی که سررشته امور مملکت و ت و ملت در آن جا متمرکز بود پرورش یافت. در واقع او هم رفاه و آسایش و ناز و نعمت طبقات ممتاز را از نزدیک می بیند و هم درد و رنج های طبقات عامه و زحمتکش را به خوبی لمس می کند.[7] نقلی است که وی در دوران کودکی مسئولیت بردن ناهار بچه های قائم مقام را داشته است. پس از بردن غذا، همان جا پشت در اتاق به بهانه منتظر ماندن برای بردن ظرف های غذا می ایستاده و به تدریس استاد ایشان گوش می داده و هر چه را که می شنیده فرا می گرفته است. یک روز وقتی قائم مقام از فرزندانش سؤالاتی درسی می پرسد، هیچ یک نمی توانند به آن ها پاسخ دهند، ولی میرزا تقی خان به تمامی سؤالات پاسخ داد، قائم مقام از او پرسید که این ها را از کجا آموخته او نیز در جواب، ماجرا را تعریف می کند. قائم مقام که به عشق فراوان وی نسبت به فراگیری علم و دانش پی برد، در مقام تربیت او برآمد و به او اجازه داد تا هم ردیف دیگر شاگردان در کلاس حاضر شده و کسب دانش و معرفت کند.[8] نقل است که روزی قائم مقام نگاه به سیمای امیر کرد و به او گفت: فرزند در آتیه تو مشاغل بزرگی را اشغال خواهی کرد و روزی خواهد رسید که در باریک ترین مواقع اگر خائنین و مغرضین مزاحم نشوند، کشتی طوفانی مملکت را از گرداب هلاکت و پریشانی نجات خواهی داد.»[9] او در دستگاه قائم مقامان، هم پرورش فکری می یافت و هم با زیر و بم حکومت و مشکلات و معضلات کشور آشنا می شد و هم از آنان معرفت، کتابت، انشا و کیاست می آموخت. خدمت به عباس میرزا او را وارد افق های اصلاح طلبی و ترقی خواهی نمود، هر چند امیر در اصلاح طلبی به مراتب از مخدومینش پیشتاز شد.[10] میرزا تقی خان امیرکبیر، ‌در اثر ذوق فطری که داشت به خوبی تحت نظر معلمان خود مشغول فراگرفتن علوم مختلف گردید، تا این که در سنین جوانی مردی قوی الاراده و خردمند و با تجربه و کاردان بار آمد.[11] او در دستگاه محمدخان زنگنه که در آن موقع مقام امیرنظامی عباس میرزا ولیعهد را در آذربایجان داشت، وارد و مشغول خدمت دولت شد و در سلک مستوفیان محمدخان درآمد. میرزا تقی خان در پیِ حسن تدبیر و نشاط طبیعی و اراده خستگی ناپذیری که در انجام کارها و وظایف از خود نشان داد، موجب افزایش توجه و حسن نظر امیرنظام به خود شد و به قدری رابطه نزدیکی  با یکدیگر پیداکردند که در کلیه امور جزئی وکلی کشور مشارکت می نمودند. در پی همین حسن سلوک و آشنائی کامل او به آداب معاشرت با مأمورین خارجی، دوبار به همراه یک هیئت رسمی به روسیه سفر کرد و هر بار اقامتش در آن کشور چند ماه به طول انجامید. او در این سفرها با اکثر مناطق اروپائی روسیه[12] از نزدیک آشنا شد. همچنین او به مدت چهار سال در رأس هیأت نمایندگی ایران در ارزرم در امپراطوری عثمانی(ترکیه) اقامت داشت. در یک سفر به روسیه بود که عباس میرزا ولیعهد، او را به همراه خسرومیرزا(فرزند عباس میرزا) در شوال 1244ه.ق برای معذرت خواهی از قتل گریبایدوف [13] به پایتخت روسیه نزد امپراطورنیکلای اول» مأمور کرد، ‌در آن مسافرت او با امپراطور به زبان روسی صحبت کرد که نشان از تسلط او به زبان روسی بوده است، در آن زمان  میرزا تقی خان 22 یا 24 ساله بوده است. البته او پس از بازگشت از مأموریت در اثر لیاقتی که از خود نشان داد به مقام وزارت نظام آذربایجان رسید و ملقب به وزیرنظام شد.[14] میرزا تقی خان از زمان نوجوانی در خدمت دربار قاجاریه در تبریز بود. آخرین سمت وی پیشکاری و قائم مقامی ناصرالدین میرزا ولیعهد بود.

حضور امیر کبیر در روضه سید الشهداء

امیرکبیر: سدی در مقابل بهائیت

اتمام حجت امیرکبیر با ناصرالدین‌شاه+ عکس

میرزا ,مقام ,قائم ,هم ,های ,تقی ,قائم مقام ,که در ,میرزا تقی ,تقی خان ,او در

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها